منم دیدم تا عصر تنهام
و خانوم هم گفت یک شنبه, بیا
گفتم جارو بزنم که حوصله ام سر نره
از ساعت ۱۲ شروع کردم
تا ساعت ۴
یه تمیز کاری کلی کردم
مامانم اومد اتاق خودش و اتاق خودم رو جارو زد
چون دیگه من جون تمیزکردن نداشتم
بین تمیزکاری تصمیم گرفتم کارگاه های حمید رو برم
بلاخره از هیچی که بهتره
نصف ۳۰۰ رو میدم کارگاه حمید
تصویر زیر یکی از تمیزکاری های بنده اس :
زندگی دوباره...
برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 141