وسط کار پیام داده بگو دلت واسم تنگ شده میگم حضوری
حرف می زنیم میگه بله حدس می زدم تو اصلا اهمیت نداری
حقیقتا منم یهوویی از کوره در رفتم و گفتم آرهههه برام مهم
نبود، آخه چرا باید برام مهم باشه!!!!! توی روانی چرا باید برام
مهم باشی!!! اصلا تو نمی فهمی ساعت ۱ و نیم شب سرکارم
یعنی چی و فقط فکر خودتی که بگم دل منم برات تنگ شده
و شروع کنی و به چرت و پرت گفتن و رسیدن به خواستت
که یه دوست دختر حرف گوش کن و تو سری خور داشته باشی
یه رابطه ۴ روز بود که تموم شد ول کن دیگه اه اه اه اه اه اه
زندگی دوباره...برچسب : نویسنده : sanazstory بازدید : 24